بررسی اعتیاد در ایران
مهناز علیزاده در نشست "احساسات و روند ابژه سازی معتاد"، ضمن طرح این پرسش که گفتمانهایی که از سال ۵۷ تاکنون بر فضای اعتیاد گذشته چه بوده است؟، به گفتمان های مسلط بر اعتیاد ایران از سال ۵۷ تاکنون و حقیقت اعتیاد در هر یک از آنها اشاره کرد و گفت: گفتمان اول، گفتار انقلابی بوده است که رویکردی استعماری و مبتنی بر توطئه نسبت به اعتیاد وجود داشته است. اعتیاد به مثابه رفتار ضد انقلابی و ضددینی انگاشته میشده است. این گفتمان از سال ۱۳۵۷تا ۱۳۶۴ بر فضای اعتیاد ایران مسلط بوده است. حقیقتِ اعتیاد نوعی رفتار ضد انقلابی انگاشته میشده که استعمارگران برای نابودی اسلام و انقلاب اسلامی از آن حمایت میکردند. اعتیاد به مثابه بازمانده فرهنگ و تمدن شاهی و انگلی و پدیدهای خارجی قلمداد میشده که نشان از امپریالیسم بین الملی داشته است.
آندیالند |
وی اظهار کرد: تاثیر این گفتار حقیقت اعتیاد بر دستگاه جزائی در قالب تدابیر قانونی و کیفری خشن و جدی بوده است.
علیزاده تاکید کرد: نمونهای از این تدابیر قانونی، ممنوعیت کشت خشخاش و جرم شناختن مصرف مواد مخدر در تیر ماه ۵۹ بود که شورای انقلاب اسلامی آن را تصویب کرد. به تبع آن قیمت تریاک افزایش می یابد و مصرف آن غیرقانونی میشود و در نتیجه مصرف آن مخفی تر میشود. این موارد تاثیر دستگاه جزائی را بر تجارت اعتیاد و ایجاد مکانیزم انکار در سیستم اجتماعی نشان می دهد.
علیزاده یادآور شد: در این دوره سیکلی معیوب و تکرار شونده بین دستگاه قضایی، دستگاه اجرایی و مراکز بازپروری در دستگیری و برخورد با معتادین به وجود میآید و همچنین همپیمانی مخفی ایجاد میشود بین کسانی که قانون را اجرا می کنند و معتادان که به مثابه افرادی که قانون را زیر پا می گذارند. شکل قدرت در این دوره اصلاح، تربیت و عرصه آگاهی انتزاعی است.
به گفته این استاد دانشگاه، گفتمان دوم که از سال ۶۴ تا ۷۵ بر فضای اعتیاد حاکمیت دارد، گفتار اجتماعی است. در این دوره رویکردی فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی به اعتیاد وجود دارد و اعتیاد به مثابه فقدان دانش و ایمان قلمداد میشود.
این محقق اعتیاد ادامه داد: حقیقت اعتیاد، فقدان کار فرهنگی و عرضه ـ تقاضا دانسته می شود و کار فرهنگی به مثابه تبلیغات برای ایمان سازی است. پیرو آن ،رسانهها به مثابه دستگاههای فرهنگی واقعیت اعتیاد را با تلفیق رویکرد ساده انگارانه، تبلیغاتی و مبتنی بر انکار، تحریف و دستکاری میکنند. مرجع استناد این گفتار نقد بر رویکردهای مبارزاتی دوره قبلی است. به واسطه بخش بندی میان عرضه و تقاضا گفتارهای فرهنگی اجتماعی و روان شناختی در قالب تقاضا به رویکردهای مبارزاتی و حقوقی در قالب عرضه، نقد و حمله میکنند و از این طریق سعی میشود که حقیقت اعتیاد عرضه ـ تقاضا معرفی شود.
وی با بیان اینکه در این دوره خانواده مسئول آگاهی بر حل مشکلات معتاد قلمداد میشود و به نهادهای جامعه پذیری در حل مسئله اعتیاد از طریق دستگاههای فرهنگی تاکید میشود، تصریح کرد: در امتداد این سیاست در گفتمان سوم نیز معتاد به واسطه اعتیاد به مثابه بیماری و مسئلهای فردی از دست رفته به خانواده القا میشود که به مثابه منجی باید به نجات او بشتابد. همه این موارد تمرکز بر معتاد و خانواده را با هدف حساسیت زایی خانواده و زمینه سازی برای اجتماعی کردن مبارزه با اعتیاد در سال ۹۱ نشان میدهد.
به گفته علیزاده، تربیت اجتماعی به مثابه آموزشهای دینی قلمداد شده و از این طریق به گفتارهای مذهبی تعبیرمیشود. این دوره در پی شناخت معتاد و بازپروری او نیست بلکه هدف آن کنترل بدن و زندگی او به طور همزمان است.
وی در ادامه به تشریح گفتمان سوم که از سال ۱۳۷۴ تا سال ۱۳۸۱ بر فضای اعتیاد ایران حاکم بود اشاره کرد و گفت: گفتار اقتصادی در این دوره حاکم است. گفتارهای حقوقی و گفتارهای فرهنگی ـ اجتماعی با یکدیگر زمینه ورود بخش خصوصی را فراهم میکنند. در گفتارهای حقوقی اعتیاد، حقیقت اعتیاد جرم است در نتیجه مراکز و سازمانهای دولتی نمی توانند مجوز درمان را داشته باشند و از طرفی دیگر دستگاههای فرهنگی و رسانه ها در جهت تحریک سازی عمل میکنند و تبلیغات می کنند تا در نتیجه خانوادهها به مثابه مشتری تقاضا داشته باشند، در نتیجه زمانی که سازمان های دولتی نمی توانند تشکیل شوند سازمانهای خصوصی وارد عرصه می شوند و اقدام به راهاندازی و فعال شدن می کنند.
این جامعه شناس با بیان اینکه در این دوره مراکز درمانی، ساز و کارهای قدرتی را به کار میگیرند که سبب عود مجدد اعتیاد معتاد پس از خروج از آنها میشود و شرایط ورود مجدد معتاد به مراکز از طریق اقدامات خانواده فراهم میآید، اظهار کرد: در این دوره خانواده به مثابه پلیس، مراکز بازپروری و معتاد در چرخهای درگیر و گرفتار شدند که به سودآوریهای اقتصادی در حوزه درمان میانجامد.
علیزاده ادامه داد: اجرایی نشدن طرح درمان معتادان جزو تعهدات بیمهها، نشان دهنده سطح رفاه اجتماعی و عدم حمایت دولت از امر درمان معتادان است که در این دوره بستر مناسبی را برای ورود و گسترش بخش خصوصی در حوزه درمان فراهم میکند. مصرف الکل از طریق فتوای روحانیون ممنوعیت دارد و این در حالی است که فتوای مشخص و سابقه داری مبنی بر حرام بودن مصرف مواد مخدر وجود ندارد.
این محقق اعتیاد با اشاره به گفتار چهارم که از سال ۱۳۸۱ تا سال ۹۴ بر فضای اعتیاد جامعه ایران مسلط میشود، گفت: در این دوره گفتار بازار، توسعه خصوصی سازی و شکل گیری پزشکی آزاد در امر درمان اعتیاد حاکم میشود به گونهای که از سال ۸۱ تا کنون حدود ۲۰ هزار نفر نیروی کار پزشک، روان شناس، مددکار، مشاور و روان پرستار در حوزه اعتیاد اشتغال یافتند به عبارتی اعتیاد نوعی اشتغال زایی در حوزه پزشکی داشته است.
علیزاده در ادامه این نشست به تاثیر گفتارها بر ذهن و احساسات معتاد و خانوادههایشان پرداخت و گفت: معتادان احساساتی را تجربه می کنند که با خانواده مشترک است. احساساتی چون شرم، بیآبرویی، تهدید، تحقیر، عبرت آموزی، بی اعتمادی، جرم، گناه، توبیخ و توهین را متاثر از حقیقت اعتیاد در گفتمان انقلابی تجربه می کنند. همچنین احساس ناتوانی، بی دانشی، بی ایمانی، بی بند و باری و نصیحت را متاثر از حقیقت اعتیاد در گفتمان اجتماعی و بی اخلاقی، ترس و ترحم را متأثر از حقیقت اعتیاد در گفتمان اقتصادی تجربه می کنند. همچنین انکار، انگ زنی، رقابت، تبعیض، مفت بری، ندامت، عذاب وجدان و... را از حقیقت اعتیاد در گفتمان بازار تجربه می کنند.
این جامعه شناس با بیان اینکه ذهن معتاد و خانواده، متاثر از گفتمانها به شکل ترکیبی در موقعیتهایی اعتیاد را جرم و در موقعیتهایی دیگر اعتیاد را به مثابه بیماری بازنمایی میکند و این بازنمایی از طریق واکنشهای معتاد در کمپ مشهود است، گفت: معتاد در خانواده و جامعه، خفه کردن و سرکوب احساسات و نیازها مانند محبت و دیده شدن و ... را یاد میگیرد و در راستای همین خفه کردن متوسل به مصرف مواد می شود و ذهن را خاموش میکند. همچنین بازنمایی گفتمان اقتصادی و بازار در ذهن و احساس معتاد از طریق مهمترین اصل آنها یعنی رقابت برجسته است.